معجم اصطلاحات أصول الفقه (کتاب)«معجم اصطلاحات اصول الفقه» اثر عبدالمنان راسخ مجموعهای است که در آن واژگان اصولی براساس مذاهب اهل سنت تعریف شده است. ۱ - ساختار کتابمولف معجم را براساس حروف الفباء تنظیم نموده که طلیعه آن با تعریف «اباحه» و ختامه آن با توضیح «تعیین» است. ۲ - گزارش محتوا۲.۱ - بخش اولکتاب در سه بخش تدوین شده است. بخش اول: مقدمه کتاب را تشکیل میدهد که در آن مولف به شرافت علم اصول اشاره کرده و انگیزه نگارش خود را بیان میکند. [۱]
معجم اصطلاحات أصول الفقه، عبد المنان راسخ، ص۷ تا ۹.
۲.۲ - بخش دوممعجم اصطلاحات اصولی است که براساس حروف هجاء تنظیم شده است. ۲.۳ - بخش سومو در بخش سوم: فهرست مصادر و مراجع مطرح میشود که مجموعا ۱۰۶ مرجع میباشد. ۲.۴ - برخی از اصطلاحات کتاباینک به تبیین برخی از اصطلاحات کتاب اشاره میکنیم که عبارتند از: ۲.۴.۱ - اجتهاددر لغت از جهد به معنای رنج و مشقت و جهد به معنای کوشش است. در اصطلاح بذل وسع در نیل حکم شرعی عملی به طریق استنباط میباشد. ارکان اجتهاد چهار چیز است: مجتهد، مجتهدفیه، بذل وسع، دلیل شرعی که از آنها حکم شرعی استنباط میشود. [۲]
معجم اصطلاحات أصول الفقه، عبد المنان راسخ، ص۱۳ و ۱۴.
۲.۴.۲ - استحساندر لغت به معنای نیکو شمردن و پسندیدن است و در اصطلاح تعاریف متعددی از آن ارائه شده است و چون مذاهب حنفی، مالکی و حنبلی به قاعده استحسان تمسک جستهاند لذا از هریک از آنان تعریفی در مورد این قاعده بیان شده است. به نظر حنفی: استحسان، عدول از حکم مسالهای به حکم دیگر به جهت دلیل خاصی همانند قرآن است. شافعی: مخالف استحسان است او میگوید: طریق اجتهاد قرآن، سنت، اجماع و قیاس است اما استحسان در این ردیف قرار نمیگیرد والا باید هرکسی بتواند در مسائل اسلامی اظهارنظر کند ولو هیچ گونه آشنایی با مبانی اسلام نداشته باشد پس استحسان حکم بر وفق میل و هوی و هوس است. ۲.۴.۳ - استصحاباز ماده «صحب» به معنای همراه داشتن است و در اصطلاح عبارت است از حکم به استمرار به اعتبار آنچه که پیشتر وجود داشته است. استصحاب به اعتبار مستصحب به اقسام زیر تقسیم میشود: استصحاب برائت اصلی، استصحاب اباحه اصلی، استصحاب اصل، استصحاب اجماع، استصحاب عموم. [۳]
معجم اصطلاحات أصول الفقه، عبد المنان راسخ، ص۲۲ و ۲۳.
بین اصولیون در مذاهب مختلف در حجیت استصحاب اختلاف وجود دارد. اکثر مالکیه، شافعیه، حنابله و ظاهریه به حجیت استصحاب مطلقا معتقد هستند. به نظر اکثر حنفیه و برخی از اصحاب شافعی استصحاب اصلا حجت نیست ولی براساس مذهب متاخرین از احناف استصحاب در دفع و نفی حجیت است ولی در اثبات و استحقاق حجیت ندارد. [۴]
معجم اصطلاحات أصول الفقه، عبد المنان راسخ، ص۲۳ و ۲۴.
۲.۴.۴ - سد ذرایعسد یعنی منع در مقابل فتح و ذرایع جمع ذریعه به معنای وسیله است. در اصطلاح مناسبترین تعریف این است: ذریعه وسیلهای است که منجر به احکام پنج گانه گردد؛ بنابراین اگر آن وسیله منجر به امری گردد که مطلوب شارع باشد در آنجا فتح ذرایع است و اگر به عکس منجر به مفسده گردد در آن صورت سد ذرایع خواهد بود. طرفداران اصلی سد ذرایع مالکیه و حنابله هستند. آنها میگویند کارهای مباحی که وسیله انجام دادن عمل حرامی گردد حرام خواهد بود به عبارت دیگر هر عملی که مقدمه و وسیله حرام قرار گیرد باید از آن جلوگیری کرد و هر عملی که مقدمه و وسیله کار مباحی گردد مباح است. مخالفین سد ذرایع بقیه اهل سنت به خصوص ابن حزم و جمیع امامیه هستند. [۵]
معجم اصطلاحات أصول الفقه، عبد المنان راسخ، ص۷۹.
۲.۴.۵ - نصدر لغت به معنای تفسیر رؤیاست و در اصطلاح هرگاه دلالت یک عبارت بر مقصود گوینده آنچنان صریح باشد که احتمال خلاف در او منتفی باشد در آن صورت آن عبارت را نسبت به آن مدلول «نص» گویند. پس نص یعنی صریح و ظاهر یعنی غیرصریح. [۶]
معجم اصطلاحات أصول الفقه، عبد المنان راسخ، ص۹۲.
با تتبع در معجم حاضر میتوان گفت که این معجم در عین اختصار حاوی واژگان مهم اصولی است که مولف در بیشتر آنها آراء و اقوال مذاهب مختلف اسلامی را بیان کرده است. ۳ - وضعیت کتابدر پاورقی، آدرس دقیق مطالب کتاب آمده است. فهرست مطالب نیز در انتهای اثر ذکر شده است. ۴ - پانویس
۵ - منبعنرم افزار جامع اصول فقه، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی. |